جدول جو
جدول جو

معنی ملک طوطی - جستجوی لغت در جدول جو

ملک طوطی
ملک طوطی، عوفی در لباب الالباب گوید: مخدوم انوری، از افاضل جهان و اعیان خراسان و میان او و اوحدالدین انوری مکاتبات و مشاعرات است ... گویند به سمع سلطان علاءالدین ملک الجبال رسانیدند که انوری تو را هجا گفته است و پای از حد خود فراتر نهاده و زبان به مثالب تو برگشاده بنزدیک ملک طوطی نبشت تا آن بلبل بستان فصاحت را بخدمت او فرستد و لطف مجاملت در میان آورد و چنان مینمود که او را بجهت تعهد و تلطف استدعا میکند و در ضمیر داشت که چون بر وی دست یابد اورا نکال گرداند و امیر عمید فخرالدین (از دوستان انوری) را از آن حال علم بود و صورت حال بنزدیک او نمیتوانست نبشت، چه از سطوت قهر سلطان علاءالدین می اندیشید ... بنزدیک او نامه ای نبشت، مطلع آن نامه این که:
هی الدنیا تقول بمل ء فیها
حذار حذار من بطشی و فتکی ...
انوری ازین بیت استدلال نمود که در ضمن آن ملاطفت ناکامی هست ... شفیعان انگیخت تا ملک طوطی را از سر آن دور کردند و چون ملک علأالدین را از آن حال معلوم شد رسولی دیگر فرستاد و گفت هزار سر گوسپند میدهم اگر او را بنزدیک من فرستی، ملک طوطی انوری را موکل کرد که ناکام ساخته باید شد و به غور رفت چه هزار گوسپند بمقابلۀ تو میدهد، انوری گفت ای ملک اسلام چون من مردی را بهزار سر گوسپند می ارزد پادشاه را برایگان نمی ارزد، بگذار تا باقی عمر در سلک خدم تو منخرط باشم و به دست بیان در مدایح در پای تو باشم، ملک طوطی را خوش آمد و او را نگاه داشت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ لَ)
ملک خو بودن. فرشته خویی. نهاد و سرشت فرشتگان داشتن. نیک خویی:
نخست آدمی سیرتی پیشه کن
پس آنگه ملک خویی اندیشه کن.
سعدی (بوستان).
و رجوع به ملک خو شود
لغت نامه دهخدا
(چِ)
مخفف چهل طوطی که نام کتابی افسانه ای است. نام افسانه ای معروف از مکر زنان که روستایی زادگان باسوادرا بخواندن آن رغبتی است. و رجوع به چهل طوطی شود
لغت نامه دهخدا
(مَ لَ)
ملک خو:
عالم طفلی و جهل حیوانی بگذاشت
آدمی طبع و ملک خوی و پری سیما شد.
سعدی (کلیات چ مصفا ص 423).
دمی در صحبت یاری ملک خوی پری پیکر
گر امید بقا باشد بهشت جاودانستی.
سعدی.
کسی کو کم از عادت خویش خورد
بتدریج خود را ملک خوی کرد.
سعدی (بوستان).
رجوع به ملک خو شود
لغت نامه دهخدا
ملک جوینده. طالب مملکت. طلب کننده فرمانروایی و قدرت:
بدو که گوید کای ملک جوی محنت یاب
چنین گریزد خفاش آفتاب نمای.
عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 511).
همت ز آستانۀ فقر است ملک جوی
آری هوا ز کیسۀ دریا بود سقا.
خاقانی
لغت نامه دهخدا